بچه که بودیم...
بچه های کامپیوتر دانشگاه آزاد شهرقدس
ما آمده ایم تا از دل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان
درباره وبلاگ


میثم اویسی دانشجوی نرم افزار(دانشگاه شهرقدس) امیدوارم مطالبی که در این وبلاگ قرار داده میشه باعث بالا رفتن اطلاعاتتون بشه
نويسندگان
شنبه 7 اسفند 1389برچسب:, :: 21:46 :: نويسنده : میثم اویسی

90.jpg
بچه بودیم ار آسمان باران می آمد

بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید
94.jpg

بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن

بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

96.jpg

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم

بزرگ شدیم تو خلوت
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

95.jpg

بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم

بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
97.jpg
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که

اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو

به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
93.jpg

بچه که بودیم اگه با کسی

دعوا میکردیم ۱
ساعت بعد از یادمون میرفت

بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
91.jpg
 
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه

بچه که بودیم بچه بودیم

92.jpg

بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ؛دیگه همون بچه هم نیستیم


نظرات شما عزیزان:

bita divo0ne
ساعت16:04---10 اسفند 1389
بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ؛دیگه همون بچه هم نیستیم
اره درسته شدید موافقم باهات
همه واسه خودشون کسی شدن اما ما همون خانومی که بودیم هستیم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: